جنگ بر سر هزینه ترافیک ویدئویی شکافی را در سراسر اقیانوس اطلس ایجاد می کند

خبر

نویسنده قبلا وزیر نوآوری فناوری و انتقال دیجیتال ایتالیا و مدیر عامل سابق گروه Vodafone بود.

گذاشتن اولین کابل تلگراف ماوراء اقیانوس اطلس در قرن نوزدهم، اروپا و ایالات متحده را بیش از هر زمان دیگری به هم نزدیک کرد و دوران شکوفایی متقابل را آغاز کرد. امروز، شکاف در قلب بخش مخابرات خطر معکوس کردن چندین دهه پیشرفت و فرو بردن متحدان دیجیتال را در مرحله جدیدی از درگیری دارد.

شرکت‌های مخابراتی اروپایی از شرکت‌های آمریکایی مانند آلفابت، نتفلیکس، آمازون و متا می‌خواهند تا هزینه افزایش ترافیک ویدیویی را که تولید می‌کنند، بپردازند. این غول های آمریکایی حدود 50 درصد از بارهای شبکه را به خود اختصاص می دهند. شرکت‌های مخابراتی اروپا شکایت دارند که بدون دریافت هیچ هزینه یا درآمد اضافی، هزینه‌های اضافی زیادی را متحمل می‌شوند.

به نوبه خود، شرکت های آمریکایی استدلال می کنند که چنین یارانه های بین صنعتی نوعی حمایت گرایی است. در واقع، آلفابت، نتفلیکس و آمازون قبلاً برای پلتفرم های توزیع و هزینه های مربوط به حقوق محتوا و تولید پرداخت می کنند. آنها این درخواست‌ها را نوعی سلب مالکیت از سود خود می‌دانند که بسیار بزرگ‌تر از سود شرکت‌های مخابراتی اتحادیه اروپا است.

در نتیجه، کشورهای عضو، انجمن های صنعتی و نمایندگان پارلمان اروپا در مورد این موضوع اختلاف نظر دارند، در حالی که کمیسیون اتحادیه اروپا رایزنی در مورد آینده صنعت مخابرات را آغاز کرده است. بحث در مورد چنین سؤالات عمیق و پیچیده ای به لابی گری تهاجمی از هر طرف دامن می زند و احتمالاً به دعوی قضایی ختم می شود. اروپا در عوض به یک رویکرد متعادل نیاز دارد که نیازهای مالی قانونی شرکت های مخابراتی را بدون مجازات ناعادلانه ارائه دهندگان محتوا مورد توجه قرار دهد.

یک استدلال اجتماعی قوی برای اطمینان از اینکه شرکت های مخابراتی بازده مناسبی از سرمایه کسب می کنند وجود دارد. بر اساس تجزیه و تحلیل اخیر از اپراتورهای تاسیس شده توسط JPMorgan، در حال حاضر آن به 4 درصد ناچیز رسیده است که بسیار پایین است. بازدهی بالاتر، سرمایه گذاری کافی در پهنای باند فوق عریض و کم تاخیر (فیبر و 5G) را تضمین می کند که هم برای رفاه شهروندان و هم برای رقابت شرکت ها مفید است. برنامه های صنعتی، کشاورزی، بهداشتی، آموزشی و تحرک نیاز به شبکه های سریع، ایمن و کم تاخیر دارند. در عین حال، به وضوح به نفع شهروندان اروپایی است که پلتفرم‌های توزیع کننده محتوای با کیفیت بتوانند در اروپا فعالیت کنند و پیشرفت کنند. درست است که شرکت‌های آمریکایی به جای احساس فشار، نسبت عادلانه‌ای از هزینه‌های مربوط به توزیع ویدیوهای خود را متحمل شوند.

یک مصالحه معقول این است که فقط به دنبال مشارکت از بزرگترین اپراتورها باشیم – برای مثال اپراتورهایی که بالای 5 یا 7.5 درصد از یک شبکه را بارگیری می کنند. این پرداخت ها می تواند به صورت دوجانبه بین پلتفرم ها و شرکت های مخابراتی مورد مذاکره قرار گیرد، زیرا الزامات سرمایه گذاری و شبکه ها متفاوت است. مقامات ضد انحصار و تنظیم‌کننده‌ها فقط باید مداخله کنند – اعطای اختیارات برای دسترسی به اطلاعات و تحمیل مشارکت اجباری بر اساس قوانین موجود “سوء استفاده از وابستگی اقتصادی” – اگر توافقی حاصل نشود.

این رویکرد از بی طرفی شبکه محافظت می کند و مذاکرات واقعی را تشویق می کند و خطر تصمیمات نظارتی را که زمان بر است و اغلب پیامدهای ناخواسته ای دارد را کاهش می دهد. یک راه حل بازار با پادمان مطمئناً بهتر از مقررات مستقیم یا بدتر از آن بی عملی است.

با این حال، این تغییرات به تنهایی مشکلات شبکه ها را در زمینه سودآوری و سرمایه گذاری حل نخواهد کرد. اتحادیه اروپا باید اجازه دهد تا در صنعت ارتباطات در بازار ادغام شود، حمایت دولت‌ها از اپراتورهای کم سرمایه‌گذاری را کاهش دهد، و تسهیل در واگذاری فرکانس‌ها به شرکت‌های تازه وارد را متوقف کند: همه سیاست‌هایی که انصاف را برای شبکه‌های مستقر مخدوش می‌کنند و آنها را برای تجدید طیف تحت فشار قرار می‌دهند. .

به طور خلاصه، اتحادیه اروپا باید به کسانی که مایل به سرمایه گذاری هستند پاداش دهد. مانند کابل‌های تلگراف فراآتلانتیک، همه طرف‌ها از زیرساخت‌های مخابراتی اروپایی قوی، نوآورانه و آینده‌نگر سود می‌برند.