نفر اول: چهار سال بعد ، امیدهای بازگشت برای پیانیست پناهنده هنوز دور است |

خبر

آقای احمد ، دریافت کننده جایزه بین المللی بتهوون برای حقوق بشر در سال 2015 ، با ویدئویی که در آن در میان آوارگان اردوگاه پناهجویان یارموک ، کودکان را محاصره کرده بود ، در سراسر جهان شناخته شد.

امروز ، او هنوز به همراه همسر و دو فرزندش در آلمان زندگی می کند ، در اوقات فراغت خود به دلیل محدودیت های Covid-19 دروس آنلاین پیانو می گذراند ، اما آرزو دارد که بتواند به سوریه سفر کند و بچه های یرموک را به وجد بیاورد. .

نقشه ای در قلب ما

موسیقی به من کمک کرده است تا با شرایطم کنار بیایم: از زبان فراتر می رود. زبان آلمانی بسیار دشوار است و اگر می خواهید کار کنید باید با آن صحبت کنید ، اما به لطف موسیقی پنج روز پس از ورودم به اینجا توانستم در یک کنسرت بازی کنم.

بی تابعیتی برای من و هر فلسطینی مسئله ای است: آوارگان فلسطینی ، خواه از سوریه ، اردن یا لبنان به آلمان آمده باشند ، در زمره افراد بی تابعیت طبقه بندی می شوند.

وقتی می خواستم در آلمان گواهینامه رانندگی بگیرم ، کشور مبدا من با عنوان “XXX” نوشته شده بود. من فکر کردم “XXX” کجا می تواند باشد؟ شاید ماه ، یا مریخ؟ این وضعیت خنده دار است ، اما شرم آور است و آوارگان فلسطینی هر روز در مورد آن صحبت می کنند. به همین دلیل است که ما همیشه نقشه ای از وطن خود را در قلب ، ذهن و خاطرات خود نگهداری می کنیم.

پس از نه سال جنگ ، مردم اردوگاه یرموک و سوریه را فراموش کرده اند. بسیاری از اروپایی ها می گویند که پناهندگان باید برگردانده شوند ، اما سوریه برای ما کشور امنی نیست: برادر من از ابتدای جنگ بازداشت شده است و ما هنوز چیزی از سرنوشت او نمی دانیم.

از زمان زندگی در اینجا ، من و خانواده ام مانند درختانی هستیم که از ریشه آنها پاره شده است. البته خوشحالم که از دست داعش فرار کردم اما در حال مرگ آهسته هستیم.



آهام احمد

آیهام احمد پیانیست فلسطینی

COVID “تأثیر بیشتری نسبت به جنگ”

به نوعی همه گیری تأثیر بیشتری نسبت به جنگ دارد: در سوریه می توانم بازی کنم و کنسرت برگزار کنم. سپس ، وقتی برای اولین بار به آلمان آمدم ، حتی راحت تر بود و در طی چهار سال اول باید بیش از هزار مهمانی بازی کرده باشم.

خوشبختانه ، مقامات در آلمان از زمان شیوع بیماری از هنرمندان حمایت مالی کرده اند. من در ماه های نوامبر و دسامبر کنسرت هایی را برنامه ریزی کرده ام و تعداد کمی از افراد ، حدود سی سال ، مجاز به شرکت در آن هستند.

فرزندانم ، احمد و کینان ، موسیقی را بسیار دوست دارند و بازی می کنند ، اما من آنها را مجبور نمی کنم: پدرم مرا وادار کرد که روزی چهار ساعت تمرین کنم و من نمی توانستم با بچه های دیگر بازی کنم. آنها پیانو را دوست دارند و من بعضی اوقات در مهد کودک و مدرسه آنها کنسرت برگزار می کنم. اما اگر آنها بخواهند به طور حرفه ای آموزش ببینند ، من به آنها تعلیم نمی دهم ، آنها را برای یکی از دوستانم یا مدرسه ای در نزدیکی اینجا می فرستم.

“من می خواهم برگردم ، در اردو بازی کنم”

اگر می توانستم در هر جای دنیا بازی کنم ، ترجیح می دهم به سوریه برگردم و در اردو بازی کنم. این بهترین تجربه موسیقی است که فکر می کنم. بسیاری از دوستان می پرسند که چرا من نمی خواهم در آمریکا بازی کنم ، اما جو در کنسرت های اردو مانند هیچ چیز دیگری نبود! زیبا بود.

آرزوی من برای سال 2021 این است که همه پناهندگان در مرز سوریه یا اردوگاه های دیگر زندگی بهتری داشته باشند. امیدوارم که زبان جهانی موسیقی من نشان دهد که ما آلمانی ، آمریکایی ، فلسطینی یا سوری نیستیم: همه ما انسان هستیم.